به گزارش خبرگزاری حوزه، «ابن شاذان قمی» (متوفی ۴۶۰ ق)، از محدثان بزرگ شیعه در قرن چهارم و پنجم هجری است. وی از شاگردان مبرز داییاش، «ابن قولویه» (صاحب کتاب شریف «کامل الزیارات») و شیخ صدوق و همچنین از اساتید بزرگانی چون شیخ طوسی، نجاشی و کراجکی مؤلف کنز الفوائد است.
شناخت کتاب شریف «مأة منقبة» و مؤلف گرانقدر آن
در تراث شیعه، از ابن شاذان چهار اثر به یادگار مانده است که معروفترین آن آثار، کتاب شریف «مأة منقبة من مناقب أمیر المؤمنین و الأئمة من ولده علیهمالسلام من طریق العامة» معروف به «فضائل ابن شاذان» است. کتاب شریف «مأة منقبة» (فضائل ابن شاذان) از منابع مهم روایی شیعه است که بزرگان احادیث آن را در کتب خود از آن نقل کردهاند. واژه عربی «منقبت» یعنی ثنا، ستایش، فضل، مدح، مدیحه، نعت، تعریف، وصف، هنر، کمال، فضل و کار نیک موردستایش و مایه فخر و مباهات. (نک: لغتنامه دهخدا؛ فرهنگ معین)
مرحوم ابن شاذان از میان اخبار متعدد، یکصد روایت را گلچین کرده و این امر باعث شده روایاتی بسیار زیبا و بشارتدهنده به شیعیان جمعآوری گردد. مهمتر از آن، مقبولیت کتاب نزد عامه است. چنانکه بزرگانی از اهل تسنن به آن اعتماد کرده و مطالب و روایات آن را در کتابهایشان آوردهاند، مانند خوارزمی (در دو اثرش مناقب و مقتل الحسین علیهالسلام)، ابوعبیدالله شافعی (در کفایة الطالب)، حموینی (در فرائد السِمطین).
نکته حائز اهمیتی که درباره روش تألیف این کتاب میتوان به آن اشاره کرد، این است که مؤلف تنها از روایات اهل سنت در فضائل اهلبیت استفاده کرده است و نظم خاصی برای ذکر احادیث قرار نداده و تنها ترتیب مشخص برای کتاب، همان عنوان روایات صدگانه است.
مصداقنمایی «متوسمین»
منقبت ششم کتاب، روایتی است به نقل از عبدالله بن عمر از ناحیه مبارک پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله خطاب به امیرالمؤمنین علیهالسلام با محوریت تفسیر آیه ۷۵ سوره حجر و معرفی تفصیلی ائمه اطهار علیهمالسلام. آیه ۷۵ سوره حجر، معروف به آیه متوسمین است: «إِنَّ فِی ذَلِک لَآیاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِینَ.» - به یقین در این سرگذشتهای عبرتانگیز، برای هوشیاران نشانهها و عبرتها وجود دارد -.
«متوسّم» -از «وسم» به معنی اثر گذاردن-، به کسی گفته میشود که از کمترین اثر به واقعیتها پی ببرد و سریعالانتقال باشد. علامه طباطبائی: «کلمه «توسم» به معنای تفرس و منتقل شدن از ظاهر چیزی به حقیقت و باطن آن است.» توان گفت: متوسمین کسانی هستند که به وقایع و حادثهها و اشخاص با دقت، تأمل و فراست مینگرند تا به شناختی عمیق در آنها دست یابند. درواقع متوسمین مؤمنانی هستند که ایمانشان مایه بصیرت آنان است و بهوسیله آن، از ظاهر حقایق عبور میکنند و به ورای آن دست مییابند. در فارسی این واژگان را معادل متوسمین به کار میبرند: هوشمندان، هوشیاران، تیزهوشان، عاقلان، خردورزان، دانایان، فرزانگان، آگاهان، زِرنگان، عبرت گیرندگان، اهل بصیرت، اهل فراست، اهل زیرکی و درایت، اهل کیاست، اهل ذکاوت، اهل تفطن و...
«متوسمین» مانند اسامیای نظیر «صادقین» (توبه: ۱۱۹)، «اولی الامر» (نساء: ۵۹)، «اهل الذکر» (نحل: ۴۳؛ انبیاء:۷)، «اوتوا العلم» (عنکبوت:۴۹)، «من عنده علم الکتاب» (رعد: ۴۳) و... از نامهای قرآنی اهلبیت علیهمالسلام است. شخصی به امام صادق علیهالسلام گفت: مسئلهای دارم، حضرت فرمودند: آیا میخواهی قبل از آنکه سؤال کنی بگویم سؤالت چیست؟ آن شخص با تعجب پرسید: از کجا میدانید که در ذهنم چیست؟ حضرت فرمودند: «بالتَّوسّم» و آنگاه این آیه را تلاوت فرمودند. (نک: تفسیر نورالثقلین، ذیل آیه)
متن منقبت ششم
بنا بر حدیث ششم کتاب، حضرت ختمیمرتبت صلیاللهعلیهوآله در تبیین آیه متوسمین چنین فرمودند: «یا عَلِی! أَنَا نَذِیرُ أُمَّتِی وَ أَنْتَ هادیها وَ الْحَسَنُ قَائِدُهَا وَ الْحُسَینُ سائقها وَ عَلِی بْنُ الْحُسَینِ جامعها وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِی عَارِفُهَا وَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ کاتبها وَ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ مُحْصِیهَا وَ عَلِی بْنُ مُوسَی مُعَبِّرُهَا وَ مُنْجِیهَا وَ طَارِدُ مُبْغِضِیهَا وَ مُدْنِی مُؤْمِنِیهَا وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِی قَائِمُهَا وَ سَابِقُهَا وَ عَلِی بْنُ مُحَمَّدٍ سَاتِرُهَا وَ عَالِمُهَا وَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِی مُنَادِیهَا وَ مُعْطِیهَا وَ الْقَائِمُ الْخَلَفُ ساقیها وَ مُنَاشِدُهَا «إِنَّ فِی ذلِک لَآیاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِینَ» (حجر: ۷۵).» (مائة منقبة، ص ۲۵ -۲۴؛ مناقب ابن شهرآشوب، ج ۱، ص ۲۹۲؛ إثبات الهداة، ج ۲، ص ۲۸۴؛ بحار الأنوار، ج ۳۶، ص ۲۷۰)
«ای علی! من هشداردهنده امتم هستم، تو هدایتکننده آنها، حسن پیشوا، حسین راهبر (رساننده)، علی بن الحسین جامع، محمد بن علی عارف، جعفر بن محمد کاتب، موسی بن جعفر شمارهکننده (حسابگر)، علی بن موسی تعبیرگر (گزارنده) [یا عبور دهنده] نجاتدهنده، دورکننده کینهتوزان و دشمنان و نزدیک کننده مؤمنین، محمد بن علی قائم و جلودار، علی بن محمد پوشاننده عیوب و عالم، حسن بن علی ندادهنده و عطاکننده و قائم فرزند حسن، ساقی و شناسنده (معرفی کننده) امت است. در این مطلب برای هوشمندان، عبرت و بصیرت بسیار است.»
اینکه پیامبر صلیاللهعلیهوآله ذیل این فرمایش، آیه متوسمین را تلاوت کردند، یک معنایش این است که شناخت درست و صحیح ائمه اطهار تنها از اهل توسّم برمیآید و اهل توسم نیز باید با نگاهی هوشمندانه، در کنار نگاه فردی به تکتک حضرات ائمه علیهمالسلام، باید مبتنی بر نظریه انسان ۲۵۰ سال به کلیت نقشآفرینی آن حضرات و سهم هریک از آن بزرگواران در پیشبرد امت اسلام در جهت اهداف الهی توجه نمایند.
... و علی بن موسی مُعبّر اُمتی
نکته حائز اهمیت این فرمایش نبی مکرم صلیاللهعلیهوآله توصیفات چهارگانهای است که در خصوص حضرت امام رضا علیهالسلام بیان میفرمایند؛ (وَ عَلِی بْنُ مُوسَی «مُعَبِّرُهَا» وَ «منجیها» وَ «طَارِدُ مُبْغِضِیهَا» وَ «مُدْنِی مُؤْمِنِیهَا»).
اینکه امام رضا علیهالسلام «مُعَبِّرُ الْأُمَّةِ» معرفی شدهاند میتواند دو معنا داشته باشد: «تعبیرکننده» و «عبور دهنده»؛ زیرا «مُعَبِّرُ»، اسم فاعل «عبر» از باب تفعیل و از مصدر «تعبیر» است؛ و در ادبیات عرب، به این معانی است: «عَبَّرَ الرُّؤْیا» (خواب را تعبیر نمود)؛ «عَبَّرَ الدَّراهمَ» (سکهها را وزن کرد و شمرد)؛ «عَبَّرَ عَنْ کذا» (از چیزی سخن گفت)؛ «عَبَّرَ عَمّا فِی نَفْسِهِ» (آنچه در دل داشت گفت)؛ «عَبَّرَهُ بالماء» (او را از آب گذرانید)؛ «عَبَّرَ بِهِ الأَمرُ» (امر بر او سخت شد)؛ «عَبَّرَ بِهِ» (او را هلاک کرد).
با این توضیح میتوان این وصف حضرت رضا علیهالسلام را به دو شکل معنا کرد. یکی اینکه امام رضا علیهالسلام، رازگشای اسرار الهی برای امت اسلام هستند کما اینکه حضرت «عالم آل محمد صلیاللهعلیهوآله» هستند و علاوه بر اینکه هیمنه علمی و تفوق برهانی معارف اسلام را بر تمام ادیان در سلسله جلسات مناظراتی اثبات و احراز نمودند؛ سنگینترین بخش از معارف الهی یعنی توحید را نیز بیان فرمودند. به فرمایش امام خمینی رضواناللهعلیه: «آستان قدس رضوی، مرکز حقیقت اسلام است» (صحیفه امام، ج ۱۳، ص ۴۲۷).
اولین خطبه امام رضا علیهالسلام در قصر مأمون که قبل از قبول ولایت عهدی ایراد سخن داشتهاند، بیش از هفتاد نکته توحیدی دارد. بخشی از آغاز خطبه از این قرار است: «إِنَّ أَوَّلَ عِبَادَةِ اللَّهِ مَعْرِفَتُهُ وَ أَصْلَ مَعْرِفَتِهِ تَوْحِیدُهُ وَ نِظَامَ تَوْحِیدِهِ نَفْی الصِّفَاتِ عَنْهُ لِشَهَادَةِ الْعُقُولِ أَنَّ کلَّ صِفَةٍ وَ مَوْصُوفٍ مَخْلُوقٌ وَ شَهَادَةِ کلِّ مَخْلُوقٍ أَنَّ لَهُ خَالِقاً لَیسَ بِصِفَةٍ وَ لَا مَوْصُوفٍ وَ شَهَادَةِ کلِّ صِفَةٍ وَ مَوْصُوفٍ بِالاقْتِرَانِ وَ شَهَادَةِ الِاقْتِرَانِ بِالْحَدَثِ وَ شَهَادَةِ الْحَدَثِ بِالامْتِنَاعِ مِنَ الْأَزَلِ الْمُمْتَنِعِ مِنْ حَدَثِهِ فَلَیسَ اللَّهَ عَرَفَ مَنْ عَرَفَ ذَاتَهُ وَ لَا لَهُ وَحَّدَ مَنْ نَهَّاهُ وَ لَا بِهِ صَدَّقَ مَنْ مَثَّلَهُ وَ لَا حَقِیقَتَهُ أَصَابَ مَنْ شَبَّهَه.» (تحف العقول، ص ۶۱)
معنای دوم «مُعَبِّرُ الْأُمَّةِ» نیز این است که امام رضا علیهالسلام عبور دهنده امت اسلام از راهها و مسیرهای سخت و صعب است. مسیرهایی که پرتگاهها و دشمنهای قطاع الطریق متعددی دارد و کسانی که ولایت آن حضرت را ندارند، نمیتوانند از این خطرات بهسلامت عبور کنند.
... و علی بن موسی مُنجی اُمتی
سالها قبل از ولادت امام رضا علیهالسلام، جد بزرگوارشان یعنی امام صادق علیهالسلام به پدر بزرگوار حضرت یعنی امام کاظم علیهالسلام بشارت دادند: «إِنَّ عَالِمَ آلِ مُحَمَّدٍ لَفِی صُلْبِک وَ لَیتَنِی أَدْرَکتُهُ فَإِنَّهُ سَمِی أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِی.» (بحار الأنوار، ج ۴۹، ص ۱۰۰) اینکه امام صادق علیهالسلام فرمودند: «کاش او را درک میکردم» به این جهت است که سال شهادت امام صادق علیهالسلام و تولد امام رضا علیهالسلام، یکی است، یعنی سال ۱۴۸ هجری قمری؛ و امام رضا علیهالسلام ۱۵ روز بعد از شهادت امام صادق علیهالسلام به دنیا آمدند.
امام صادق علیهالسلام سالها قبل از میلاد حضرت رضا علیهالسلام، در فرمایشی، در توصیف امتیازات حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام بیان کردند: «یخْرِجُ اللَهُ عَزّ وَ جَلَّ مِنْهُ غَوْثَ هَذِهِ الامَّةِ وَ غِیاثَهَا وَ عِلْمَهَا وَ نُورَهَا وَ فَهْمَهَا وَ حُکمَهَا.» (عیون الأخبار، ج ۱، ص ۲۳) غوث در لغت به معنای کمک و معونه است و غیاث به معنای آن چیزی است که با او رفع حاجت مضطر را مینمایند؛ مانند غذا و طعام و سرمایه کسب و نحو ذلک. در مقام تمثیل امام رضا علیهالسلام هم بهمثابه طبیب است، هم نسخه طبیب و هم داروی طبیب.
... و علی بن موسی طارد مُبغضی اُمتی
شأن طاردیت امام رضا علیهالسلام برای دشمنان امت اسلام هم ادامه منجی بودن آن حضرت است. «طَرْد» یعنی دور کردن، راندن، بیرون کردن، اخراج کردن و تبعید کردن. این ریشه وقتی به باب مفاعلة برود، معنای تعقیب و مراقبت پیدا میکند. «طَارَدَ» یعنی پیگیری کرد، تعقیب کرد، دنبال کرد، ادامه داد، تحت پیگرد قرار داد، تحت تعقیب قرار داد. «طَارَدَ الأَقرانُ» یعنی بر یکدیگر حمله بردند. «طَارِد» نیز یعنی زننده، مانع، دافع، راننده و بیزارکننده.
در حقیقت چون امام رضا علیهالسلام قرآن مجسم است و حضرت مصدر عینیت آیات قرآن است، بنابراین حضرت معنابخش آیه «أَشِدَّاءُ عَلَی الْکفَّارِ رُحَمَاءُ بَینَهُمْ» (محمد: ۲۹) هستند.
... و علی بن موسی مُدنی مؤمنی اُمتی
همچنین حضرت «مُدْنِی مُؤْمِنِی الْأُمَّةِ» معرفی شدهاند. «مُدنی» اسم فاعل از ریشه «دنو» (نزدیکی) و از مصدر إدناء (نزدیک کردن و نزدیک گردیدن) است. این توصیف برای امام رضا علیهالسلام نیز به این معنا است که آن حضرت تکوّنبخش مؤمنین و خواص امت اسلام، کانون تجمیع هسته مرکزی، قوامبخش بدنه اصلی امت اسلام و محور تشکیلاتی آنها است.
نکته آخر اینکه از بین ائمه اطهار علیهمالسلام به حکمت بالغهٔ الهی مرقد شریف امام رضا علیهالسلام در ایران قرار گرفته است و ایران، کانون ولایی ایشان محسوب میشود؛ بلکه به تعبیر دقیقتر امام خمینی (ره) «مرکز ایران، آستان قدس است» (صحیفه امام، ج ۱۶، ص ۳۸۷) چراکه شرف المکان بالمکین.
با توجه به شرافتی که خدای متعال برای ایران مقدر فرموده است، به نظر میرسد در تحقق و عینیت این اوصاف چهارگانه رضوی، خطّهٔ ایران از محوریت خاصی برخوردار باشد؛ و بهخصوص انقلاب و نظام اسلامی را باید از ثمرات مبارک تجلی این اوصاف چهارگانه بدانیم. هجرت رضوی، ایران را شیعه خانه اهلبیت علیهمالسلام نمود و به بیان حکیم متولد حریم رضوی، رهبر عالی قدرمان: «انقلاب ما در حقیقت میراث علی بن موسیالرضا (ع) است».
انتهای پیام/
هادی رحیمی